آیا میتوان به شیوه منطق، که ابزار عقل است، از تمام گزارههای دینی (انشایی و اخباری) دفاع عقلانی کرد و آنها را به تعبیر فلسفه تحلیل زبانی معنا دار ساخت تادیگر میان دین و عقل تضاد ی نباشد و دینداران و فیلسوفان همدیگر را برتابند و عقل و دین را عرصه معرفت درکنار یکدیگر قرار دهند؟
روزگاری که فلسفه مسیحیتسر بر آورد، عقل یونانی که پس از طالس بیرقیب پا به عرصه فرهنگ گذارده بود، یکه تازی خود را از دست داد و افق آن تیره شد و پس از مدتی دوباره رونق خود را بازیافت.
ولی جنگ و گریز در میان فیلسوفان و روحانیان و پس از آن بین عقلگرایان و محدثان وجود داشتهاست و این نزاع در پیش از اسلام به تعطیلی مدارس آتن انجامید و برخی از فیلسوفان به دربار انوشیروان پناه جستند و حوزه لاهوتیان و رجال دینی از حوزه ناسوتیان و رجال علم جدا گشت.
در برابر این دو جریان ناهمساز، کوششهای فیلون اسکندرانی برای توجیه فلسفه یهودیت و تلاشهای آبای کلیسا و پیروان مدرسه افلاطونی و نوافلاطونی برای تفسیر عقلانی مسیحیت صورت گرفت و گامی آشتی جویانه برای سازش عقل و دین برداشته شد.
فیلون، از فیلسوفان اسکندرانی و یهودیمذهب، تلاش میکرد تا حقیقت دین یهود را با حکمتیونان آشتی دهد و بسیاری از اختلافات فلسفه را با دین یهود از راه تفسیرهای رمزی و تمثیلی کتاب مقدس حل کند. به نظر او تمام حقیقت در تورات است، ولی افلاطونیان نیز به حقیقت رسیدهاند.
فیلون وفق دادن میان وحی و فلسفه افلاطونی را به عهده گرفت و معتقد شد که این کار امکان دارد، به شرط آن که بدانیم چگونه نص تورات را در پرتو فلسفه تأویل کنیم.
بنابراین جنگ میان عقل و دین در امتداد تاریخ ادیان توحیدی وجود داشته است. پیش از رنسانس و انقلاب علمی، فلسفه به طور مطلق با گزارههای دینی درگیر میشد و به طور مطلق از دین دفاع میکرد.
ولی پس از نهضت علمی، پیدایش مکاتب فلسفی جدید و فلسفههای مضاف، کشمکش میان دین و علم اتفاق افتاد و اعتماد به عقل تجربی بیشتر گشت و میدان برای معارف دینی و فلسفی، به معنای قرون وسطایی آن، تنگ تر شد و صدای عقل برتر از صدای وحی گشت و دینداران و متکلمان به صورتهای مختلف در حفظ قدرت کلیسا و ایمان کوشیدند. با وجود این چاره کار دشوارتر مینمود. چون شمشیر علم به اندازهای قوی بود که هر مانعی را از میان بر میداشت.
سرانجام در کوتاه زمانی نظام فکری ارسطویی از پای در آمد و اعتقادات بسته و محدود کلیسا به رخوت و سستی گرایید و مدعیان علم روزگار پایان دین را اعلام کردند و گفتند علم جای دین را پر خواهد کرد.